تبلیغات متنی |
سايت نجف آباد | فروشگاه اينترنتی | فروشگاه اينترنتی |اس ام اس عاشقانه | نجف آباد | سايت نجف آباد| سايت نجف آباد| نجف آباد|هندزفری تغيير صدا | سايت نجف آباد | فروشگاه اينترنتی |سايت فناوری اطلاعات نفير نجف آباد | سايت نجف آباد| فناوری اطلاعات و ارتباطات نفير| آموزش کامپيوتر به کودکان|نجف آباد| نجف آباد |صابون کوسه آر پي| چراغ خواب شلمن |صابون کوسه آر پي|چراغ خواب شلمن | چراغ خواب شلمن | صابون کوسه | چراغ خواب موزيکال | رژيم لاغری | سايت نجف آباد | همكاري در فروش | سيستم همكاری در فروش |همكاری در فروش |شارژ ايرانسل |شارژ همراه اول |سيستم همكاری در فروش |
آشپزخانه سلامت
این غذاها گوارای وجودتان
انسان از ابتدای خلقت نیاز به مواد غذایی داشته و آنقدر تغذیه مناسب از نظر پروردگار اهمیت دارد و تاثیر بهسزایی بر روح و جسم انسان میگذارد که در قرآن بارها از میوهها و غذاهای ارزشمند نام برده شده و گاهی برای اثبات اهمیت این موضوع قسم یاد شده است بنابراین ما انسانها باید به آنچه میخوریم توجه کنیم که از هر نظر حلال، طیب و ارزشمند باشد.
همان گونه که در قرآن و آموزه های دینی آمده است ما چند نوع غذا داریم. غذای حرام، حلال و طیب. اما آیا می دانید غذای طیب چه نوع غذایی است و چه تفاوتی با غذای حلال دارد؟
غذای حلال غذایی پاک و متعادل است کـه با دستگاه هاضمه ما هماهنگی داشته و چون مصرف آن به مصلحت انسان بوده، خداوند آن را بر ما حلال کرده است.
به نقل از امام صادق(ع) آنچه که از زمین بیرون می آید و خوردن آن بر انسان روا و حلال است سه گونه خوراکی است.
گونه اول دانه های گیاهی از قبیل گندم، جو، برنج، نخود، کنجد یا هر دانه ای که بتواند خوراک انسان شود و به او نیرو بخشد.
گونه دوم میوه ها و گونه سوم انواع سبزی ها و رستنی های غیرسمی که خاصیتی برای انسان داشته باشد؛ اما از میان گوشت ها آنهایی حلال است که حیوان آن وحشی نبوده و دارای دندان تیز نباشد یا پرنده آن بدون سنگدان و چینه دان نبوده و چنگال درنده نداشته باشد.
آنچه از تخم پرندگان حلال است، تخم هایی است که شکل دو سر آن با یکدیگر تفاوت داشته، یعنی بیضی شکل باشد.
از صید دریا هم خوردن گوشت ماهی هایی که سطح بدن آنها با فلس پوشیده شده باشد. در میان نوشیدنی ها نیز آنهایی حلال است که زیاد آن، عقل را دگرگون نسازد و آنچه زیاد آن چنین باشد، نوشیدن اندک آن هم حرام است.
غذای طیب از غذای حلال برتر است
طیب در لغت به معنای سازگار، نیکو و لذتبخش بوده وغالبا واژه حلال و طیب مانند ایمان و عمل صالح با هم ذکر می شود و در قرآن به دفعات از آن نام برده شده است.
اگر به نمایشگاه قرآن رفته باشید حتما با خواص ارزشمند انواع میوه ها و غذاهای قرآنی آشنا شده اید؟ زیتون، انجیر، انگور، خرما، انار، پیاز، عدس، ترنجبین، زنجبیل، شیر، عسل و... ازجمله خوردنی های برگزیده شفابخش و طیبی هستند که ارزش تغذیه ای و درمانی فوق العاده داشته و نقش آنها در شادابی و نشاط انسان چه در طب نوین و چه سنتی به اثبات رسیده است.
قرآن، افراد سالم و تندرستی را که برخی از این غذاها را به واسطه رژیم های گیاهخواری، گوشتخواری و... بر خود حرام می کنند، سرزنش می کند و می گوید از همه مواد غذایی بخورید و بیاشامید، اما به تعادل و در آن طغیان نکنید و از حد و اندازه تجاوز نکنید که این گونه حلال را به حرام مبدل خواهید کرد و در عین حال گوشزد می کند مصرف میوه ها، غلات، سبزی ها و لبنیات را بر گوشت اولویت دهید.
در مقابل غذاهای طیب و حلال، غذاهای حرام قرار دارد که چون مصرف آن به مصلحت انسان نیست خداوند آن را حرام کرده است.
این خوردنی ها علاوه بر آن که سلامت را به خطر می اندازد در خلق و خوی و ایمان افراد اثر منفی گذاشته و آثار روحی و بیماری های ناشی از آن در چند نسل بعد هم پدیدار می شود.
فاخره بهبهانی - جام جم
بخش دوم پایانی
ب. اعضای بدن انسان در قرآن
1. گوش و چشم
حس شنوایی و بینایی، دو رکن اساسی معرفت و تفکر است. سخن گفتن بر مبنای شنیدن و تصور اشیاء بر اساس مشاهده است، لذا گوش و چشم اهمیت ویژهای برای بدن دارند.قرآن کریم نوزده مرتبه به مسأله شنیدن و دیدن اشاره دارد. در بعضی از این آیات، پس از مراحل اولیه نطفه، به سمع و بصر اشاره میکند: (إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعاً بَصِیراً)؛ «در حقیقت، ما انسان را از آب اندک سیّال مخلوط آفریدیم، در حالى که او را مىآزماییم و او را شنوا و بینا قرار دادیم». (انسان/2) در بعضی از آیات این دو را پس از مرحله دمیدن روح (سجده/ 9) و در سوره نحل آیه 78، بعد از تولد بیان میکند. گاهی هم شنیدن و دیدن را به صورت مطلق میآورد، مانند: (احقاف/26 و مؤمنون/78)
قرآن از میان تمام حواس به گوش، چشم و فؤادِ به معنای خرد و عقل ـ که البته از موضوع بحث ما خارج میباشد ـ تکیه دارد، چون گوش و چشم مهمترین حس ظاهری انسان است که رابطه نیرومندی میان او و جهان خارج برقرار میسازد. گوش صداها را درک میکند و تعلیم و تربیت به وسیله آن انجام میگیرد. چشم وسیله دیدن جهان خارج و صحنههای مختلف عالم است و نیروی خرد مهمترین حس باطنی است و اگر از آدمی گرفته شود، ارزش او تا حد یک مشت سنگ و خاک سقوط میکند. (ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 17/129ـ 128).
پیدایش اولیه چشم و گوش
به اعتقاد دانشمندان رویانشناسی، نخستین نشانه رشد گوش را میتوان در یک رویان تقریباً بیست و دو روزه به صورت ضخیمشدن اکتودرم سطحی در هر طرف رومبانسفال پیدا کرد و در هفته چهارم گوش داخلی از اکتودرم سطحی جدا میگردد. (لانگمن، توماس، رویانشناسی/382 ـ 393). در رویان بیست و دو روزه، چشم در حال رشد به صورت یک زوج ناودان کم عمق در هر طرف فرورفتگی مغز قدامی ظاهر میشود. در انتهای هفته چهارم رشد، به صورت یکجفت حبابهای بینایی در هر طرف مغز قدامی رشد میکند. (لانگمن، توماس، رویانشناسی/ 404).
حس شنوایی در جنین پیش از بینایی فعال میشود. اکنون ثابت شده است که جنین پیش از بینایی حس شنوایی دارد. دانشمندان با ارسال فرکانسهای صوتی به سوی یک زن باردار که آخرین روزهای بارداری را میگذراند، مشاهده کردند که جنین با انجام حرکاتی به این اصوات پاسخ میدهد. در صورتی که قبل از تولد، توان دیدن را ندارد و نخستین صدایی که گوشهایش را نوازش میدهد، صدای قلب مادر است. (دیاب، عبدالحمید و قرقوز، طب در قرآن/9 ـ 57) شاید یک دلیل تقدم واژه «سمع= شنیدن» بر «بصر= دیدن» در قرآن این است که:1) حسّ شنوایی در جنین قبل از بینایی فعال میشود؛ 2) فراگیری تکلم در درجه اوّل از راه شنوایی انجام میپذیرد؛
3) چشم تنها وظیفه بینایی را به عهده دارد، (نوزاد بعد از 15 روز از تولد تاریکی و روشنایی را تشخیص میدهد) اما گوش علاوه بر آنکه مسئول شنوایی است، باید تعادل را نیز حفظ کند. (دیاب، عبد الحمید وقرقوز، طب در قرآن/58 ـ 57؛ ر.ک: رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن،1/537 ـ 529). نکته جالب اینکه واژه سمع در قرآن مفرد، ولی واژه «ابصار» جمع آمده است، یعنی در آن واحد گوش انسان یک شنوایی دارد ولی چشم میتواند در یک لحظه چند چیز را ببیند.
رابطه غم و کوری
قرآن هنگام داستان فراق حضرت یعقوب(ع) از یوسف(ع) اشاره میکند که از شدت ناراحتی و گریه، بیناییاش را از دست داد: (وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَینَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیم)؛ (یوسف/ 84) «و (یعقوب) از آن (فرزند)ان روى برتافت و گفت: «اى دریغا بر یوسف!» و دو چشم او از اندوه سفید شد؛ و [لى] وى خشم شدید (خود) را فرو برد».
سفید شدن چشم به معنای سفید شدن سیاهی چشم و کوری و نابودی حس بینایی است، هر چند این کلمه گاه به کاهش توان بینایی نیز میآید، اما از آیه 93 همین سوره ـ پیراهن مرا ببرید و به روی صورت پدرم بیندازید، بینا میشود ـ معلوم میشود سفیدی چشم به معنای کوری است. (علامه طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن،11/363).
سفیدی مردمک چشم بیشتر به معنی کبودی (Glucome) به کار میرود، زیرا قرنیه طبیعی، شفاف و بیرنگ است و هنگام کبودی، در بعضی مراحل بزرگ میشود و به رنگ تیره متمایل به سفید درمیآید. عربها به کسی که دچار این بیماری باشد میگویند: «ان فی عینه بیاضاً؛ چشمش سفیدی (لک) دارد». از نظر علمی ثابت شده است که سفیدی مردمک چشم در اثر ایجاد تغییراتی در رگهای خونی چشم، به دلایل مختلف از جمله ناراحتیهای روانی و عصبی، به وجود میآید. فشار خون بر اثر غم و اندوه بالا میرود و سبب سفیدی و کوری چشم میشود. (دیاب عبد الحمید و قرقوز، طب در قرآن/ 63).
این اشارههای قرآنی به گوش و چشم از شگفتیها و اعجاز علمی آیات پرده بر میدارد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:الف) 17 مرتبه واژه «سمع» بر «بصر» مقدم شده است و رویانشناسان معتقدند دستگاه شنوایی جنین زودتر از بینایی او شکل میگیرد؛ب) مفرد بودن «سمع» و جمع بودن «ابصار» به این معناست که در زمان واحد، حس شنوایی یک صدا را میشنود ولی حس بینایی چند شیء را میتواند مشاهده کند؛ج) قرآن در بیان داستان حضرت یوسف(ع) ناراحتی و گریه را با سفیدی چشم و کوری در ارتباط میداند و این با یافتههای چشم پزشکی مطابقت دارد.
2. پوست و احساس درد
پوست از هفته سوم تشکیل جنین، شروع به شکلگیری میکند و در هفته بیست و ششم کامل میگردد. (زمانیان، کلیات پزشکی/85) خداوند در چند آیه این گونه به پوست انسان اشاره[3] میفرماید: (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَاراً کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَیْرَهَا لِیَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَزِیزاً حَکِیماً)؛ (نساء/ 56) «به راستى کسانى که به آیات ما کفر ورزیدند، آنان را در آینده به آتشى وارد مىکنیم (و مىسوزانیم) که هر گاه پوستهایشان (در آن) بریان گردد (و بسوزد)، پوستهایى غیر از آنها بر جایش نهیم، تا عذاب (الهى) را بچشند؛ به درستى که خدا، شکستناپذیر فرزانه است».
آیه، سوزناک بودن عذاب جهنم را ترسیم میکند و احساس درد سوختگی را به پوست نسبت میدهد و میفرماید: «در جهنم پوست بدنشان را میسوزانیم».[4] این سوال مطرح است که چه رابطهای بین پوست بدن و سوختگی وجود دارد و چرا خداوند نفرمود گوشت بدن را میسوزانیم.برای رسیدن به پاسخ دقیق لازم است، مشخصات ساختمان و کاربردهای پوست را بشناسیم تا با رابطه آن دو بهتر آشنا شویم.
2. پوست
حس لامسه یکی از حواس پنجگانه[5] است. محل این حس، پوست بدن میباشد و گستره پوست بدن به 6/1 متر میرسد که از سه قشر تشکیل شده است: قشر سطحی پوست: قشر چرمی؛ قشر زیر جلدی و نسج چربی آن (ر.ک: یزدی، مرتضی، دانستنیهای پزشکی/109-110؛ زمانیان، کلیاتپزشکی/89ـ 85).
احساس درد سوختگی
حس گرما و سرما هر کدام به وسیله رشتههای عصبی جداگانه به مراکز مربوطه منتقل میشوند. در قشر سطحی و عمیق پوست، سلولهای مخصوص درک سرما (نقاط سرما) و سلولهای درک گرما (نقاط گرما) وجود دارند. اعضای درونی، چنین سلولهایی ندارند، لذا سرما و گرما را حس نمیکنند.
انشعابات اعصاب حس درد به قشر سطحی پوست ختم میشود. نوک انشعابات را نقاط درد مینامند. یک سانتیمتر مربع پوست، 50 تا 200 نقطه درد دارد که حس درد را با مواد شیمیایی منتقل میکند. حرارت شدید موجب مرگ سلولها میشود و مرگ آنها باعث ترشح مادهای مخصوص میگردد و منتهیالیه انشعابات عصبی ـ حسی درد را تحریک میکند. (یزدی، مرتضی، دانستنیهای پزشکی/173 ـ 172).
زخمهای سوختگی بسیار دردناک است و بازسازی بافتهای سوخته زمانی طولانی میطلبد. سوختگی به چند درجه (قرمزی، تاول، مرگ همه قشرهای پوست و مرگ پوست و نسوج عمیقتر و تبدیل به زغال) تقسیم میشود. اگر بیش از یک دوم تا یک سوم سطح بدن بسوزد، مرگ حتمی است، چون آلبومین پوست میسوزد و تجزیه میشود، مواد سمی و زیانآوری تولید میگردد که جذب بدن شده و آن را مسموم میسازد. (یزدی، مرتضی، دانستنیهای پزشکی/ 367 و 399).
پوست عضوی پوشیده از بافتهای عصبی است که اطلاعات حسی را به وسیله پایانههای آزاد عصبی به مغز میفرستد، لذا اوج احساس درد، سرما و گرما در پوست میباشد، نه گوشت و استخوان، مثلاً هنگام تزریق آمپول در ابتدا احساس درد را درک میکنیم و هر چه سوزن به داخل گوشت رانده شود، درد کمتری را حس میکنیم، بدین ترتیب مشاهده میکنیم که قرآن در 14 قرن گذشته، پوست را مهمترین عضو ناقل درد معرفی میکند و سوختگی را مهمترین تحریک کننده اعصاب گرماگیر بدن ـ که در پوست قرار دارد ـ میداند. با توجه به عدم آگاهی مردم در آن زمان و در قرنهای بعد به این مسأله علمی، میتوان آن را از معجزات علمی قرآن نامید.
تنفس پوستی
پوست وظایف مهمی دارد، مانند: دخالت در تنظیم درجه حرارت بدن و تنفس پوستی؛جذب اکسیژن1% تا 9/1 و 7/2% دفع CO2 و ترشح مواد سمی خورده شده از راه غدد عرق[6] ؛ خواص بیوشیمیایی؛ سنتز ویتامین D در اثر نور خورشید و... که همه آنها در فضای باز پوستی و زمانی است که اکسیژن به صورت آزاد جذب شود. (زمانیان، کلیات پزشکی/85).نکته جالب این که خداوند در باره داستان اصحاب کهف و خواب بسیار طولانی آنان میفرماید: (وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ)؛ (کهف/ 18) «و آنان را به سمت راست و سمت چپ مىگرداندیم».
امروزه یکی از مشکلات پزشکان در بیمارستانها، زخم بسترهای ناشی از بیتحرکی برخی از بیماران شکستگیهای لگن، ستون فقرات، فلج و بیهوشی طولانی مدت و... است. آنها برای مدت طولانی در یکجا ثابت میمانند که این کار سبب مرگ سلولهای پوستی میشود که لازم است برای جلو گیری از این کار هر چند ساعت یک بار این بیماران را به راست یا چپ برگردانند تا تنفس پوستی و جذب اکسیژن و حیات سلولها تجدید شود. (دیاب عبدالحمید وقرقوز، طب در قرآن/62؛ برای آگاهی بیشتر ر.ک: وینگیت، پیتر، کتابهای دانشنامهپزشکی/599؛ حاجبی، محمدحسین، پزشکان خودتان باشید/341؛ لانگمن، توماس، رویان پزشکی لانگمن/405).شاید یکی از حکمتهای گرداندن اصحاب کهف به چپ و راست همین باشد، هرچند خواب طولانی آنها از معجزات خدا و برخاسته از قدرت فرابشری است.
3. نیاز انسان به اکسیژن
یکی از مسائلی را که قرآن در قالب تشبیه آن را بیان کرده است «نبود اکسیژن در آسمان» است. خداوند در ضمن تشبیهی حال افراد گمراه را این گونه بیان میکند (فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّمَا یَصَّعَدُ فِی السَّماءِ)؛ (انعام/ 125) «و هر کس را که خدا بخواهد راهنماییش کند، سینهاش را براى (پذیرش) اسلام مىگشاید و هرکس را که بخواهد (بخاطر اعمالش) در گمراهىاش وا نهد، سینهاش را تنگِتنگ مىکند، گویا مىخواهد در آسمان بالا برود... ».
واژه «صدر» به معنی «سینه» و «شرح» به معنی «گشاده ساختن» و «حرج» به معنای «تنگی فوق العاده و محدودیت شدید» است.در آیه فوق تشبیه لطیفی به کار رفته است. این سوال مطرح است که چرا خدا تنگی سینه را به کسی که به سوی آسمان میرود، تشبیه کرد؟ و آسمان چه ویژگیای دارد که به تنگی سینه و نفس میانجامد؟
نیاز بدن به اکسیژن
بافتهای زنده بدن برای تداوم حیات به یک منبع انرژی نیاز دارند و آن محصول سوخت قند و نشاسته (چربی یا پروتئین) یعنی آمیخته شدن سوخت با اکسیژن است. این نیاز به گونهای است که انسان در شبانهروز 11 متر مکعب یعنی14 کیلوگرم هوا لازم دارد. ( مکارم شیرازی، ناصر، در جستجوی خدا/87).
سوختن چربی در آتش و در بدن گرما تولید میکند. هر فرد عادی در حال استراحت کامل به حدود یکصد و دو کالری در دقیقه نیازمند است و برای تولید آن باید دویست و پنجاه سی سی اکسیژن به کار ببرد. انسان در حال استراحت حدود 75/3 لیتر هوا را در دقیقه با عمل دم به درون ریه ها میبرد. این مقدار هوا حاوی هفتصد و پنجاه سیسی اکسیژن است که 3/1 آن برای تولید کالری به کار میرود. این نیاز در حین تنفس عمیق و سریع به حدود پانزده برابر افزایش مییابد.
هوایی که به ریهها داخل میشود 78% ازت، 21% اکسیژن و مقدار ناچیزی (03/0) گاز کربنیک دارد که به وسیله موهای دهلیز بینی و مژکهای سلولهای سطحی مخاط مجاری تنفسی تصفیه میشود. (ر.ک: یزدی، مرتضی، دانستنیهای پزشکی/159ـ 156).
فرو بردن نفس به وسیله انقباض عضلات تنفسی است. این عضلهها قفسه سینه را گشاد میکنند. بیرون دادن نفس نیز نتیجه برگشت این عضلات به حال استراحت و تنگشدن قفسه سینه میباشد. تعداد تنفس براساس جثه حیوان است، مثلاً موش در هر دقیقه 150 مرتبه، نوزاد 40 مرتبه و انسان بالغ 16 مرتبه نفس میکشد. (یزدی، مرتضی، دانستنیهای پزشکی/159ـ 156).
کمبود اکسیژن در ارتفاعات
اکسیژن، 21% هوای سطح زمین را تشکیل میدهد. هوا در ارتفاع 67 مایلی از اکسیژن خالی است و انسان در ارتفاع 4 هزار متری به تنگی نفس، سستی، سر درد و تهوع دچار میشود. در ارتفاع 6 هزار متری و بالاتر به واسطه کمبود اکسیژن و نرسیدن مقدار لازم اکسیژن به سلولهای مغز، از هوش میرود (یزدی، مرتضی، دانستنیهای پزشکی/365) و میمیرد.
«تورشیلی» اولین کسی بود که فشار جو را کشف کرد. وی میزان این فشار را معادل فشار عمود هوای دور کره زمین بر یک سانتی مترمربع از آن تخمین زد که معادل فشار عمودی از جیوه به طول 76 سانتیمتر است. هرچه از سطح زمین بالاتر رویم، از میزان این فشار کاسته میشود و باعث ایجاد اختلال در رسیدن هوا از راه ریهها به خون میگردد. از طرفی کاهش فشار هوا باعث انبساط گازهای موجود در معده و امعاء میشود و در پی آن دیافراگم به طرف بالا میرود و موجب ایجاد نارسایی در کار انبساط ریهها و تنفس میگردد. (ر.ک: دکتر دیاب عبدالحمید و قرقوز، به طب درقرآن/19ـ 18).
نتیجه: نبود اکسیژن در آسمان در قرون اخیر کشف شد، اما قرآن چهارده قرن پیش در قالب تشبیه به آن اشاره کرده است و این از معجزات قرآن است
4. رابطه تولید مثل و استخوان
قرآن از زبان حضرت زکریا این گونه میفرماید: (قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَلَمْ أَکُن بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیّاً وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِن وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِراً فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیّاً)؛ (مریم/4ـ5) «گفت: «پروردگارا! بهراستى من استخوانم سست گردیده و از جهت پیرى، (موى) سر شعلهور شده (و سفید گشته است.) و پروردگارا! (من) به سبب خواندن تو در (زحمت و) بدبختى نبودهام. و در حقیقت، من بعد از خودم از بستگانم ترسانم در حالى که زنم نازاست؛ پس از جانب خود سرپرستىِ (فرزندى) را به من ببخش».
خداوند به او بشارت پسری به نام یحیی را داد. زکریا(ع) پرسید: پروردگارا! چگونه من صاحب فرزند خواهم شد، با اینکه همسرم نازاست و خودم نیز از شدت پیری از کار افتادهام!» (مریم/ 8)
واژه «وهن»، به معنی ضعف و کاهش نیرو است. زکریا ضعف خود را به استخوان هایش نسبت داد، چون پایه هستی آدمی، استخوان است و انسان در تمام حرکتها و سکونهایش به آن تکیه دارد. (علامه طباطبایی، محمد حسین، المیزان، 14/9) علاوه بر آن، در زمان پیری فعالیت بخش تخریبی استخوان بیشتر و قدرت خونسازی آن کم میشود و در نتیجه تولید مثل که استخوان دخالت مستقیم در آن دارد، کاهش مییابد، لذا در سنین پیری پوکی استخوان افزایش مییابد. این عارضه در زنان یائسه به علت نبود هورمونهای جنسی بیشتر است. (مجله دانشمند، س43، ش 506، ص61). بنابراین آیه فوق را میتوان یکی از معجزات علمی قرآن نامید، زیرا قرنها قبل، ارتباط استخوان و تولید مثل را بیان کرده است.
جمعبندی: قرآن به مسئله آناتومی و فیزیولوژی بدن اشاره کرده اما نه به عنوان هدف اصلی. اشارات قرآن به مسائل طبی نشان از آن دارد که مخاطبان عصر نزول اطلاع چندانی از آن نداشتند، تا جایی که سالها و حتی قرنها بعد اسرار آن آشکار شده است و اعجاز بودن آن را اثبات میکند.
پیوستها
[3] در سوره زمر آیه 23 به لرزش پوست به واسطه ترس، در سوره حج آیه 20 به سوزاندن پوست و ذوب کردن بدن و در سوره فصلت آیه 20 الی 22 به پوست به عنوان یکی از شاهدان روز قیامت اشاره شده است.
[4] واژه «جلد» به معنی پوست بدن است، اعم از آنکه پوست انسان باشد یا حیوان. در قرآن تازیانه را «جلد» میگویند، چون تازیانه به پوست بدن انسان برخورد میکند و بدن احساس درد مینماید، مانند سوره نور، آیه 2 که میفرماید: (الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ)؛ «زن زناکار و مرد زناکار، هر یک از آن دو را صد ضربه تازیانه بزنید». (قاموس قرآن، سید علیاکبر قرشی، ذیل ماده «جلد»).
[5] حواس پنجگانه عبارتند از: حس لامسه، شامه(بویایی)، ذائقه (چشیدنی)، سامعه و حس تعادل (شنیدنی)، حس باصره (دیدنی)
[6] زیر بشره پوست 5 تا 15 میلیون غده عرق وجود دارد که به وسیله تبخیر و تعریق، حرارت اضافه بدن را دفع میکند.
منابع
1. قرآن کریم.
2. نهج البلاغه، امام علی(ع)، ترجمه محمد دشتی ، انتشارات مشهور، قم ،1379، چاپ اول.
3. آلدومیدی، علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ترجمه محمد رضا شجاعی، رضوی و علوی، مشهد، انتشارات قدس رضوی، 1371.
4. ابن سینا، قانون حلب، ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، سروش، 1370، چاپ اول.
5. ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دارالفکر،1990م، چاپ اول.
6. احمدی، مهدی، قرآن در قرآن، قم، اشراق، 1374 ﻫ.ش، چاپ اول.
7. ادوارد براون، طب اسلامی، ترجمه مسعود رجب نیا، بنگاه و نشر کتاب، تهران، 1337، چاپ اول.
8. ادیب، محمد حسین، کتاب پزشکی قانونی، تهران، شرکت سهامی چهر، بی تا، چ چهارم.
9. اسماعیل پاشا، عبدالعزیز، اسلام و طب جدید، ترجمه غلامرضا سعیدی، انتشارات برهان، بی تا.
10. اعرابی، بیژن، آن سوی اغماء، نشرفارس، تهران، 1372، چاپ اول.
11. امینی، ابراهیم، وحی در ادیان آسمانی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم.
12. اهتمام، احمد، فلسفه احکام، اصفهان، اسلام، 1344 ش.
13. بسام دفضع، الکون و الانسان بین اسلام و القرآن، مطبعة الشام، بی تا، بی جا.
14. بوکائی، موریس، مقایسه ای بین تورات انجیل و قرآن و علم، ترجمه ذبیح الله دبیر، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1365.
15. بی آزار شیرازی، عبدالکریم، طب روحانی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374، چاپ دوم.
16. ــــــــــــــــــــــــ ، قرآن و طبیعت، بی جا، بی تا، چاپ دوم.
17. ــــــــــــــــــــــــ ، گذشته و آینده، قم، انتشارات طباطبایی، 1349 ش، چاپ دوم.
18. بیضوضی، عباس، کلیات پزشکی، همدان، دانشگاه علوم پزشکی، 1377، چاپ اول.
19. پاکنژاد، رضا، اولین دانشگاه آخرین پیامبر، تهران، مکتب اسلامیه و بنیاد فرهنگی شهید، 1363، چاپ اول.
20. پیتر وینگیت، دانش نامه پزشکی، ترجمه معزی متین، تهران، نشر مرکز، 1373.
21. تقیزاده، سید حسن، تاریخ علوم در اسلام، تهران، فردوسی، 1379.
22. توماس لانگمن، رویان شناسی، ترجمه دکتر بهادری و شکور، شرکت سهامی چهر، 1370، چاپ ششم.
23. حاجبی، محمد حسین، پزشکان خودتان باشید، تهران، نشر ثالث، 1378،چ اول.
24. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تهران، تصحیح ربانی شیرازی، فرهنگ اسلامی، 1374، چاپ هفتم.
25. الحویزی، عبدالعلی العروسی، نورالثقلین، قم، المطبعة العلمیه، 1383 ق.
26. دانیل، ج و وگان، کلیات چشم پزشکی، ترجمه محسن ارجمند، تهران، انتشارات ارجمند، 1372، چاپ اول.
27. دیاب، عبدالحمید و قرقوز، طب در قرآن، ترجمه چراغی، تهران، انتشارات حفظی، بی تا.
28. دیباجی، ابراهیم، ابن سینا، تهران، امیرکبیر، چ اول، 1364.
29. راغب اصفهانی، ابوالقاسم، الحسین بن محمد، مفردات فی غریب القرآن، تهران، المکتبة الرضویه، 1332 ش.
30. رجحان، محمد صادق، بافت شناسی انسانی پایه، تهران، انتشارات چهره، 1370، چاپ دهم.
31. رضایی اصفهانی، محمد علی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، رشت، مبین، 1382، چاپ چهارم.
32. ــــــــــــــــــــــــ ، درآمدی بر تفسیرعلمی قرآن، قم، انتشارات اسوه، 1365، چاپ اول.
33. رضایی، حسن رضا، آموزه های تندرستی در قرآن، قم، عطرآگین، 1384، چاپ اول.
34. ----------، قرآن و فرهنگ زمانه، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه علمیه، 1383، چاپ اول.
35. زرین کوب، عبدالحسین، کارنامه اسلام، امیرکبیر، تهران، 1380.
36. زمانی، مصطفی، پیشگویی های علمی قرآن، قم، پیام اسلام، 1350ش.
37. زمردیان، احمد، حقیقت روح، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376، چاپ پنجم.
38. سبحانی جعفر، اصالت روح از نظر قرآن، قم، موسسه تحقیقاتی امام صادق(ع)، 1377، چاپ دوم.
39. سحابی، یدالله، خلقت انسان، تهران، شرکت سحامی،1351 ش، چاپ دوازدهم.
40. سرمدی، محمد تقی، پژوهشی در تاریخ پزشکی و درمان جهان، 12 ج، انتشارات سرمدی.
41. سیاح، احمد، المنجد، تهران، انتشارات اسلام، ج 18، 1375 ش.
42. سیریل، الگود، تاریخ پزشکی ایران، ترجمه، باهر فرقانی، تهران، امیرکبیر.
43. شریعتی، محمد باقر، معاد در نگاه وحی و فلسفه، دانشگاه تهران، 1363، چاپ اول.
44. شریف، عدنان، من علم الطب القرآن، بیروت، دار علم ملابین، 1995م، چاپ دوم.
45. شیرازی، احمد امین، اسلام پزشک بی دارو، قم، انتشارات اسلامی، 1375، چاپ هفتم.
46. شیرازی، نیازمند، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، میهن بی تا، بی جا.
47. صرفی، محمد تقی، تمدن اسلامی از زبان بیگانگان، تهران، نشر برگزیده، 1374، چاپ اول.
48. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه نوری همدانی، قم، بنیاد علمی و فکری علامه، 1366.
49. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، مکتبة الاسلامیه،1395 ق، چاپ پنجم.
50. علامه مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار، تهران، المکتبة الاسلامیه، 1385 ه . ق.
51. فؤاد، سزگین، تاریخ نگارش های عربی، پزشکی، تهران، 1380.
52. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
53. کالین، انان، تاریخ علم کمبریج، ترجمه حسن افشار، تهران، 1366.
54. کامیل فلامویان، مرگ و اسرار آن، ترجمه بهنام حجابیان، تهران، نشر فرهنگی مشرق، 1373، چاپ اول.
55. کریمی یزدی، حسن، شگفتی های پزشکی در قرآن.
56. کارل، الکیس، انسان موجود ناشناخته، ترجمه دبیری، اصفهان، بی تا، 1354.
57. لارنس، طب اطفال، ترجمه از ایرج در دشتی و ایوب خدادادی، تهران چاپ اطلاعات، تهران، 1341.
58. مجله پژوهش حوزه، س پنجم، ش 18 ـ 17 (طب و دین) قم، معاونت پژوهشی حوزه علمیه.
59. مرعشی، محمود، ابن سینا، قم، نبوغ، 1341، چاپ اول.
60. مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، قم، انتشارات در راه حق، 1367 ش.
61. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات قرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد، 1371.
62. معتمدی، غلامحسین، انسان و مرگ، نشر مرکز، تهران، 1372، چاپ اول.
63. معرفت، محمد هادی، آموزش علوم قرآن، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، 1371، چاپ اول.
64. -------------- التمهید، قم، انتشارات التمهید، 1377 ش.
65. مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، تهران، دانشگاه علوم پزشکی، 1376.
66. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، جامعه مدرسین،1377، چاپ پنجم.
67. --------------، تفسیرنمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1371 ش، چاپ پنجم.
68. -------------، در جستجوی خدا، قم، انتشارات نسل جوان.
69. نجفی، گودرز، مطالب شگفت انگیز قرآن، نشر سبحان، تهران.
70. نجم آبادی، محمود، تاریخ طب ایران پس از اسلام، دانشگاه تهران، 1366ش.
71. ------------، دوران تالیف، تصنیف کتب طبی در تمدن اسلامی، تهران، دانشگاه تهران، 1375 ﻫ.ش.
72. نورانی، مصطفی، بهداشت اسلامی، قم، مکتب اهل بیت،1369، چاپ اول.
73. نوری، محمد رضا، تغذیه در قرآن، مشهد، انتشارات واقفی، 1377، چاپ اول.
74. نیکبخت نصر آبادی، علی رضا، استعانت از قرآن کریم در شفای جسمانی، تهران، نشر قبله، 1378، چاپ اول.
75. ولایتی، علی اکبر، پویایی فرهنگ و تمدن اسلامی در ایران، تهران، وزارت امور خارجه، 1382، چاپ اول.
76. یزدی، مرتضی، دانستنی های پزشکی، تهران ، 3 ج،1343.
منبع: مجله قرآن و علم شماره 8
انتهای متن/
منبع : خبرگزاری فارس
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13920601000535
دبیر انجمن پیشگیری و درمان چاقی ایران، پیشگیری از بروز سکته های قلبی و مغزی و همچنین کاهش فشارخون را از جمله خواص مصرف انار و آب انار اعلام کرد.
به گزارش فارس، به نقل از دومین جشنواره انار میوه قرآنی محمد هاشمی به خواص انار اشاره کرد و افزود: انار در گروه میوههایی قرار دارد و از آن دسته میوه هایی است که جایگاه ویژهای در سبد غذایی و مصرفی مردم دارد. به طوری که برای آن خواص متعددی حتی در متون دینی و احادیث ما ذکر شده است.
وی با اشاره به جایگاه انار در طب سنتی ما، اظهارداشت: انار جزو میوههایی با رنگ دانههای قرمز است که آنتی اکسیدان فراوانی در ترکیبات این میوه وجود دارد که خواص زیادی به همراه دارند.
هاشمی ادامه داد: وجود این آنتی اکسیدانها در دانههای انار، از بروز سکتههای قلبی و مغزی پیشگیری میکند و باعث میشود کلسترول بد پایین بیاید. در واقع میتوان گفت که خوردن انار از بروز انواع سکتهها جلوگیری میکند.
این کارشناس تغذیه همچنین به اثر تخریبی سلولهای سرطانی میوه انار اشاره کرد و گفت: خوردن انار در پیشگیری از بروز سرطان موثر است.
هاشمی به مزایا و خواص آب انار اشاره کرد و افزود: خوردن آب انار در کاهش فشارخون و همچنین افسردگی و مشکلات خلقی موثر است.
دبیر انجمن پیشگیری و درمان چاقی ایران با اعلام اینکه انار پتاسیم و ویتامین ث قابل ملاحظهای دارد، تأکید کرد: نباید از این نکته غافل شد که بیماران به صرف خوردن انار و آب انار، نباید از پیگیری روند درمان و مصرف داروهای خودشان غفلت کنند. به عنوان مثال، کسی که بیمار قلبی است یا فشارخون بالا دارد، تنها به خوردن انار اکتفا نکند. هرچند مصرف این میوه، در بهبود وضعیت جسمی افراد موثر است.
جشنواره انار، میوه قرآنی از یکم تا دهم آبان در مصلای تهران پذیرای عموم مردم خواهد بود. در این جشنواره علاوه بر عرضه فرآوردههای طبیعی انار چون آب انار، رب انار، لواشک، آلوی انار و آش انار؛ چهار میوه قرآنی انگور، انجیر، زیتون و خرما نیز به همراه فرآوردههایشان در این جشنواره حضور پررنگ دارند.
ساعت بازدید از جشنواره انار، میوه قرآنی، از 10 صبح تا 9 شب اعلام شده است.
منبع : http://www.tabnak.ir/fa/news/352530/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B5-%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%DA%A9%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D9%84%D8%A8%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%BA%D8%B2%DB%8C